حسابرسی عملیاتی شکل پیشرفته حسابرسی داخلی است. در حسابرسی عملیاتی تمرکز رسیدگی ها بر فعالیت های کلیدی یک سازمان است. معیارهای ارزیابی عملکرد نیز فعالیت محور است و از معیارهای مالی و غیرمالی برای ارزیابی عملکرد استفاده می شود. در نتیجه این ارزیابی، حسابرسی عملیاتی به دنبال شناسایی نقاط ضعف عملیات و ارائه پیشنهادهایی برای بهبود عملکرد می باشد. از آنجا که این حسابرسی با دامنه گسترده تری نسبت به حسابرسی صورتهای مالی انجام می شود، بنابراین چالشهای بیشتری را فراروی حسابرسان قرار می دهد. پاسخگویی برای مبالغ قراردادها، میزان زمان مورد نیاز برای رسیدگی، حجم رسیدگی های مورد نیاز، نحوه برنامه ریزی حسابرسی عملیاتی و بالاخره تکلیف استانداردهای متداول در سطح دنیا مبنی بر بکارگیری مفاهیم ریسک، اهمیت و شواهد در تمام مراحل حسابرسی عملیاتی (GAO, 2007) از جمله این چالش ها می باشد. هدف این تحقیق تبیین مدلی مبتنی بر ریسک برای حل این چالش ها می باشد، چراکه مدل حسابرسی مبتنی بر ریسک، ابزار برنامه ریزی حسابرسی است و به حسابرسان کمک می کند حسابرسی را به گونه ای برنامه ریزی و اجرا کنند که همواره در جریان عملیات حسابرسی، سطح اطمینان مورد قبول حفظ شود. همچنین این تحقیق مدل ارائه شده را آزمون می نماید. مدل تحقیق در 7 پروژه حسابرسی عملیاتی اجرا شده و نتایج حاصل از آن با نتایج حاصل از 10 پروژه حسابرسی عملیاتی که بدون مدل انجام شده اند، مقایسه گردیده است. (در سالهای 1382 الی 1386) فرضیه آزمون مدل بدین ترتیب بیان می شود که بکارگیری مدل مبتنی بر ریسک در حسابرسی عملیاتی موجب افزایش بهره وری فرآیند حسابرسی می گردد. برای اندازه گیری اثربخشی، کارآیی و صرفه اقتصادی (معیارهای بهره وری) شاخصهایی تعریف گردید. شاخصهای اثربخشی بر مبنای میزان دستیابی به نتایج، شاخصهای کارآیی بر مبنای روش دستیابی به نتایج و شاخصهای صرفه اقتصادی بر مبنای کاهش بهای تمام شده پروژه های حسابرسی عملیاتی تعریف شده اند.با استفاده از آزمونهای ناپارامتریک مان- ویتنی و ویلکاکسون، معناداری تفاوت مولفه های اثربخشی، کارآیی و صرفه اقتصادی بین دو گروه پروژه حسابرسی عملیاتی بررسی شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهند که بکارگیری مدل مبتنی بر ریسک (مدل تحقیق) در حسابرسی عملیاتی موجب دستیابی به سطح اطمینان مشخص، سطح اهمیت مشخص و بودجه مبتنی بر استانداردها (شاخصهای اثربخشی) در فرآیند حسابرسی می شود. همچن ین بکارگیری این مدل موجب بهبود برخی از شاخصهای کارایی و صرفه اقتصادی همچون «تعداد پیشنهادها/ تعداد نیروی انسانی»، «تعداد نقاط ضعف/ تعداد نیروی انسانی» و «ساعات واقعی/ ساعات بودجه شده» می شود. اما برای معناداری تفاوت این شاخص ها در دو گروه پروژه حسابرسی عملیاتی نیاز به نمونه های بیشتری از پروژه های حسابرسی عملیاتی می باشد.